به گزارش قدس آنلاین، همچنین ایران از این موهبت برخوردار است که در شمال و جنوب کشور مرز دریایی دارد. باتوجه به ابلاغیه مهم رهبر معظم انقلاب درباره سیاستهای کلی توسعه دریامحور، بر آن شدیم با آسیبشناسی از فضای موجود در حوزه دریاها، مروری بر مسیری که تاکنون پیمودهایم، داشته باشیم. همچنین بناداریم با نگاهی به ظرفیتهای موجود، زمینههای تحقق این سیاستهای کلی را بررسی کنیم.
بههمین منظور برای کسب اطلاعات دقیقتر از واقعیت ماجرا به سراغ آرش حیدری، کارشناس ارشد روابط بینالملل و کارشناس امور دریاها رفتهایم و زمینهها و الزامات تحقق سیاستهای ابلاغی را بررسی کردهایم.
به عنوان سؤال اول در نگاه کلی به مسیر طیشده ما چگونه به این نقطه رسیدیم؟
در بحث دریا، بزرگترین چالشی که در حال حاضر موجود است و دغدغه مهم رهبری نیز هست، عدم استفاده از دریا به عنوان بخشی از مؤلفه اصلی قدرت است.
مؤلفههای قدرت هم در بحث نظامی و هم موارد تجاری بسیار تأثیرگذار هستند. کشوری که دسترسی به دریا ندارد، دچار نوعی خفگی ژئوپلتیک است که حاضر است بهای خیلی سنگینی را پرداخت کند تا بتواند به آبهای آزاد و گرم دسترسی داشته باشد.
الحمدلله در ایران، چه در شمال و چه در جنوب از نعمت دریا برخورداریم، اما متأسفانه آن طور که باید و شاید از این فرصت استثنایی استفاده نکردیم . ما بیش از ۲هزارو۵۰۰ سال سابقه حضور دریایی بینالمللی داریم. مغفول ماندن ما از تاریخ دریا سبب شده کشوری مانند انگلستان ادعا کند او سرآمد تجارت دریایی در دنیاست. هرچند با مراجعه به اسناد تاریخی میتوان دریافت حقیقت چیز دیگری است. این طور نیست که ایران سابقه کمتری داشته باشد. در حال حاضر در بحث کرانهها و پسکرانه؛ با توجه به ظرفیت بسیار زیاد باید استفاده جدی از این ظرفیت شود که متأسفانه محقق نشده و نگاه موشکافانه، عالمانه و دقیق رهبر معظم انقلاب، موجبات صدور این ابلاغ را فراهم کرد که امیدواریم با تکیه بر ابلاغیه کنونی، ایران اسلامی را به جایگاه واقعی خود برسانیم.
شما به عنوان کارشناس امور دریاها بزرگترین مشکلات موجود در مسیر حرکت را چه عواملی میدانید؟
مهمترین کمبودی که در این برهه احساس میشود، عدم یکپارچگی و نبودن نهاد دولتی مستقل از سایر وزارتخانههاست. اکنون بعضی ادارات و شرکتها هستند که به صورت محدود کار میکنند، اما وقتی از دریا سخن میگوییم ارگانهای زیادی به آن مرتبط میشود، اما در ایران این استقلال و تجمیع وجود ندارد. مثلاً در زیرمجموعه برخی وزارتخانهها بخشی به نام بنادر و کشتیرانی تعریف شده است، در صورتی که دریا نیازمند وزارتخانه مستقل و سیاستگذاری راهبردی و تصمیمگیریهای کلان است.
مشکل جدی دیگر در عرصه آموزش است. کمبود دانشگاهها و آموزشگاهها و مدارس دریایی خلأ جدی را ایجاد کرده است. حتی اگر مدارس راهنمایی و دبیرستان و دانشگاههای دریایی را داشته باشیم، بسیار مفید خواهد بود. در استانهایی که دریا نداریم هم میتوانیم از این ظرفیت دریایی کشور استفاده کنیم.
بحث دریایی رشد پولسازی است، ما قابلیت این را داریم که از پایینترین (ملوان) تا بالاترین ردههای آموزش دیده را به عنوان کارشناس معرفی و حتی اعزام کنیم. دریا را به عنوان عامل پیشران و پیشگام میتوان مطرح کرد که ظرفیت عظیم و راهبردی در دل آن نهفته است و باید در تمام مناطق دریایی دنیا حضور پیدا کنیم و البته بر توسعه سواحل مکران متمرکز شویم، توسط فرمانده محترم نیروی دریایی امیر ایرانی، قراردادهایی با وزارت علوم و آموزش و پرورش منعقد شده است که توسط آن میتوان بهصورت جدی کار و اشتغال را برای جوانان به صورت جدی ایجاد کرد.
بحث اقتصادی هم بسیار مهم است که تأثیر بنادر خشک مثل بنادر ویژه اقتصادی جدی گرفته نشده است. بنادر خشک میتوانند باراندازی برای ورود کالاها و گمرکی باشند که توسط آن با سایر نقاط جهان مبادلات تجاری را توسعه دهیم. متأسفانه ما در این زمینه جا ماندیم.
در منطقه جنوب شرقی، در منطقه کرمان و چابهار برای ایجاد بنادر خشک پیگیریهایی شده که هنوز به نتیجه نرسیده است، اما در دستور کار قرار دارد. در منطقه خوزستان و شمال میتوانیم این درآمدزایی را داشته باشیم.
نگاه کشورهای اطراف نسبت به دریا و توسعه دریامحور چگونه است؟
تا پیش از این طرحی در حال انجام بود که در نتیجه آن اقلام و کالاهای تجاری از چین به امارات و عربستان ارسال میشد که این قضیه سبب نوعی خفگی ژئوپلتیک برای ایران میشد. با مذاکراتی که انجام شد، این طرح در حال ملغی شدن است. ما در کشور امارات، بندر جبل علی که مرکز واردات کالا از چین است را میبینیم که این بندر در حال تبدیل به قطب انرژی در جهان است. اما ظرفیت بسیار بالای ایران در این دریا خیلی بیشتر از امارات است و ما تاکنون از آن استفاده نکردهایم. بندر امارات خواهرخوانده بندر چابهار است و با توجه به عمق استراتژیکی که داریم، بهتر میتوانستهایم از این فرصت استفاده کنیم. متأسفانه کریدور شمال به جنوب و شرق به غرب با ظرفیت کامل استفاده نشده و تاکنون ایران در این حوزه ناکام بوده است.
آیا ما میتوانیم در مقابل جبل علی و گوادر بایستیم؟
جای ناامیدی نیست. دریا تا پس کرانهها منافع اقتصادی و حمل و نقل با درآمدزایی بالایی دارد. اولین مؤلفه در قدرت دریایی، امنیت دریایی است. کشوری مانند پاکستان امنیت پایدار ندارد و هر لحظه امکان هر اتفاقی وجود دارد. خوشبختانه هم در ساحل و هم در دریا در ایران امنیت را داریم. بنده به عنوان کارشناس دریایی و روابط بینالملل عرض میکنم ما قابلیت تأمین امنیت را داریم. ما کشتی و ناو جنگی تولید میکنیم. در ساخت ناو جنگی که ۴۴ صنعت همکاری میکنند تا به دریا انداخته شود تاکنون کارهای زیادی انجام شده است. ما کارخانههای زیادی را داریم که میتوانیم استفاده تجاری و نظامی از آن داشته باشیم. کشتیها را خودمان اورهال و تعمیر اساسی میکنیم. مطمئناً اگر برای این پروسه وقت و فکر و هزینه صرف شود و وزارتخانهای پای کار بیاید، حتی در کمتر از ۱۰سال میتوانیم به این مسئله دست پیدا کنیم.
آیا ما میتوانیم نقش تمدنی از طریق حوزه دریایی داشته باشیم؟
دریا اصلیترین عامل رونق اقتصادی، ارتباطات اجتماعی، سیاسی و ترویج تمدن میان کشورهای دنیاست که از طریق آن میتوانیم تمدن خود را صادر کنیم. اولین تمدنها در کنار آبها و دریاها به وجود آمدهاند. نقل شده در سفر اخیری که نیروی دریایی ناوگروه ۸۶ به دور دنیا داشت، در یکی از نقاط دورافتاده این کشتیها در بندری پهلو گرفتهاند و وارد منطقه ای شدهاند که شیعهنشین بودهاند.
جالب آنکه ما از این مسئله مطلع نبودهایم. مردم این بندر هم از وجود ایران شیعی بیاطلاع بودهاند.
حتی برای برگزاری مناسبتهای شیعی پرچم و نمادهای اسلامی نداشتهاند. البته کشتی ایرانی تمامی محصولات فرهنگی خود را به عنوان هدیه به این مردم تقدیم کرد.
حاصل سخن اینکه قطعاً از طریق دریا تمدن ایرانی و اسلامی را میتوان به جهان شناساند و نقش جدی در انتقال تمدن، علم و دانش داشت.
نظر شما